حضرت رضا روضه می خواند ( روضه حضرت رضا بر حسین بن علی علیه السّلام )
چو اوّل روز ماهی شد محرّمحضورِ حضرت ثامن ،رسیدممرا فرمود : داری روزه ، گفتمندارم روزه شرحی گفت شنیدمچنین روزی زکریّا ، خدا رافرا خواندش عطا کن طفل بر مابده ذریّه ای پ...
هر که امری را کند کتمان دلا / بین خلقی امر ما را فاش لا / در میان خلق ارجمندی او بیان / سربلندی نام اویی برملا
چو اوّل روز ماهی شد محرّمحضورِ حضرت ثامن ،رسیدممرا فرمود : داری روزه ، گفتمندارم روزه شرحی گفت شنیدمچنین روزی زکریّا ، خدا رافرا خواندش عطا کن طفل بر مابده ذریّه ای پ...
بهترین جایی در این عالم سراهمچو جنّت می شود پیدا دلاخانه ای باشد از آن والدینامن جایی جلوه پاکی را نماولی اله بایبوردی30 / 05 / 1399
در طوافی کعبه دیدم عدّه ای دور شمعی همچو یک پروانه ایدر چنان حالی بدیدم ای عزیز هر یکی مهمان صاحبخانه ایولی اله بایبوردی30 / 05 / 1399
رفتگان را می کنی یادی دلا دستشان خالی که از دنیا رهاخوش به حال آنکس به یاد رفته ای سوره ای خواند به حمدی هدیه هاولی اله بایبوردی30 / 05 / 1399
هدیه ای جان را کنی بر آن کسی چون گلی زیبا رها از هر خسیشب نشینی می کند دوری ز خلق همچو مهتابی میان انجم بسیولی اله بایبوردی30 / 05 / 1399
هر کسی اسرار دارد گر نهان یاد آن روزی کنی گردد عیانآن ریایی چهره معصومی دلا آشکارا بین خلقی بی گمانولی اله بایبوردی27 / 05 / 1399
با علومی آشنا شد آدمیکیفری شد ترک اولی یک دمیدور از جبری که باشد اختیارتحت فرمان خالقی یکتا همیولی اله بایبوردی23 / 05 / 1399
می رسد روزی ز خالق ای عزیز کسب روزی کن ز اهریمن گریزآن زمان بیدار از خوابی گران با خدایت در میان رازی نهانبا بیان اسرار از سختی رها پیشه صبری می کنی از غم جداگر چه نیکی ...
بین اصحابی نبی او را بدید هام هیم ابلیس یک دم شد پدیدگر چه اصحابی به رؤیت او هراس از هبوط آدم ببودش بین ناسای نبی الله دارم یک سؤال انبیا را خاتمی آگاه حالاز نبی آدم بش...
همراه هر والی تویی ، هر جا تویی ، والا تویی موسی تویی عیسی تویی خضری نبی مولا تویی آدم تویی ادریس جان صابر چو ایوبی دلا یعقوب را یادآوری ، عقبا تویی طوبا تویی رعنا دلا...
عشق دارد کائناتی مغز و قلبی را نگاه بحر را باشد عروسی فارغ از دل مغز آهیاد میگویی کنی قلبش درون مغزش عیان حکمتی باشد چه دانی طفل عقلی مانده راهگر دو دل زرّافه دارد یا س...
والی مؤلا دلت را باز کن نصف شب همراه دل پرواز کن بین مناجات الی الحقِّ علی مالک الملک حکایات ولی نایب تکمیل عدل احمدی خازن علم نبی دینی نُبی ما رَمیت اذ رَمیت آفتاب ذ...
به بد نیک دنیا کنی چون نگاهگرایش به نیکی تو را جان پناهبه جانب بدی میل گر جان منضررها ببینی که یکسر گناهولی اله بایبوردی
بگذرد ایام ماهی ، سال هاهفته ها آید رود پیری مرابا گذر ایام پیری رفتنیاین جهان را ترک از جسمی جداولی اله بایبوردی
معرفت گوهری درون قلبیهمچو گنجینه ای عیان بینیدر دهانت نگاه دار زبانگوهری معرفت سخن چینیولی اله بایبوردی
تو را رهنما دل شود لا زبانزبان گیرد از دل نمودی همانبه اندیشه گویی سخن هر کجادرون را شکافی علومی بیانولی اله بایبوردی
کلمه توحیدی بگویی هر زمانبا رعایت حقّ ناسی دور هاناز گناهی دور گردی همچو برگرو زمین افتاده از اشجر جداولی اله بایبوردی
یک کلامی گو نمایان حق رابا شرایط کلمه توحید آشنامعصیت کارم به درگاه آمدمروی من آن توبه بابی را گشاولی اله بایبوردی
همچو آن برگی که افتد بر زمینهر گنهکار از گناهش دور همینتوبه بابی بسته لا ، رؤیت گشابا امیدی بازگشتی گر غمینولی اله بایبوردی
کرد عرضی بر خدا موسی ، دلامن چه کاری ، با تو گردم آشناده مرا یادی ، خطاب آمد چنینهر کجا از کلمه توحید دور لاولی اله بایبوردی
اشک ریزی چون که خوفی از خداتوبه بابی گر گنهکاری گشاگر شکستی توبه را باری دگربازگشتی کن به خشنودی رضاولی اله بایبوردی
ای جلوه حیات جاودانی دل مناندیشه خاطرات فانی گِل منهر جا نگرم جمال زیبای تو رادر پیکر خود مشاهدت ای گُل منولی اله بایبوردی
با یداللهی که بی چونی چراحکم صادر هان چه کس حامی تو راردّ حقّ الناس کن راحت بزیترک دنیایی کنی جانب بقاولی اله بایبوردی
سلاطین قبله گاهی گشت دربارهمان بابی حجج ثامن در این کاررضا چون مهر باشد آسمانیمنوّر رحمتش نشأت ز دادارولی اله بایبوردی